دکتر لعبت گرانپایه جراح عمومی برنده اولین جایزه جهانی گوهر شاد

نظم و دیسیپلین تنها واژه‌ای است که در لحظات اولیه دیدار برای توصیف او به ذهن می‌آید. چه در پوشش چه در زمانبندی‌ها و چه در رفتار با انترن‌ها و حتی در تشخیص‌هایی سریع و

نظم و دیسیپلین تنها واژه‌ای است که در لحظات اولیه دیدار برای توصیف او به ذهن می‌آید. چه در پوشش چه در زمانبندی‌ها و چه در رفتار با انترن‌ها و حتی در تشخیص‌هایی سریع و واکنش‌هایی کوتاه به بیماران. اینجا در بخش جراحی عمومی درمانگاه بیمارستان سینا او هم «استاد» است و هم «خانم دکتر». از دور به نظر می‌رسد این دیوار جدیت برای هر گفتگویی بلند باشد اما واقعیت در پاسخ‌های مفصل و خاطرات شاد و غمیگنی که از زندگی تعریف می‌کند طور دیگری اتفاق می‌افتد. حالا در فضای آرام مرکز پژوهش بیمارستان، لعبت گرانپایه، رئیس مرکز سلامت بانوان ایران و عضو جامعه پزشکان مدد، انگیزه اش را از انجام دادن فعالیت‌های خیرخواهانه که جایزه جهانی «گوهرشاد» را برایش به ارمغان آورده است، می‌گوید. انگیزه‌ای که ریشه در کودکی دارد و در نوجوانی و جوانی تقویت شده است. در ادامه با شركت پگاه سيستم همراه باشيد.

لعبت در تهران تنها بود. با کمترین و معمولی‌ترین امکانات آموزشی در شهر محلات توانسته بود با تلاش خودش بلافاصله بعد از دیپلم، پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شود و این پذیرفته شدن همزمان بود با اوج جنگ. «کل بیمارستان شریعتی سه انترن جراحی بیشتر نداشت و تمام طبقات ساختمان قدیمی به مجروحان جنگی اختصاص داشت.» این سه انترن از ۸ صبح تا ساعت ۲ بعدازظهر فقط مجروحان را پانسمان می‌کردند. آن هم نه پانسمان‌های معمولی. «جدار شکم باز بود و یا دست و پای قطع شده. دقیقاً همان صحنه‌های جنگی. بچه‌های کم سن و سال ۱۶-۱۷ ساله با روحیات بسیار قوی وقتی از درد خیس عرق می‌شدند اما یک آه نمی‌کشید و معذرت خواهی هم می‌کردند که خواهر ببخشید که شما به زحمت افتادید. وقتی با امروز مقایسه می‌کنم انگار افتاده‌ام در یک دنیای دیگر. در دوران ما بچه‌ها خودساخته و مقاوم‌تر شدند و زودتر به بلوغ فکری و خلقی و ذهنی رسیدند. در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و شخصی مسائل خودشان را راحت‌تر حل می‌کردند و آب دیده‌تر بودند. اما امروزی‌ها افرادی لاپنبه‌ای هستند و آفتاب مهتاب ندیده‌اند. خیلی زود در برابر مشکلات فرو می‌ریزند و شکست را نمی‌توانند مدیریت کنند.»

بر افکار نسل امروز قفل زده اند

همه این اتفاقات در کنار دوری از خانواده فشار روحی بسیاری را به او وارد می‌کرد، اما این فشار نه تنها هیچ گاه سبب نشد بخواهد از حرفه‌ای که انتخاب کرده دست بکشد بلکه او را مشتاق‌تر و مصرتر می‌کرد. «به این مردم مظلوم بی‌پناه و فکر می‌کردم که باید افرادی مثل من باشند که بهشان کمک کنند. حتی در دوران رزیدنتی بعد از جنگ هم سختی‌ها زیاد بود. اما همیشه به دوستان و دانشجویانم می‌گفتم اگر باز هم کنکور بدهم رشته پزشکی و فیلد جراحی را انتخاب می‌کنم.»

انتخاب رشته پزشکی هم برای لعبت داستان ویژه‌ای دارد. پدر لعبت که به سبب سیگاری بودن به سرطان ریه مبتلا شده بود سرفه‌های همیشگی داشت. بیماری پدر او را بر آن داشت که هر طور شده پزشک جراح شود تا پدر را درمان کند و این تصمیم زمانی گرفته شد که ۵سال بیشتر نداشت. پدر اما زودتر از آنکه لعبت فکر می‌کرد به دیار باقی سفر کرد او را در ۱۰ سالگی تنها گذاشت. فوت پدر انگیزه بیشتری شد تا او بخواهد از طریق پزشکی به انسان‌ها خدمت کند.

او در تمام سال‌های دانشجویی فکر کردن به ازدواج را کنار گذاشته بود تا لطمه‌ای به روند تحصیلش وارد نشود. چرا که نه حمایت و نزدیکی خانواده در تهران را داشت و نه دانشجوی پزشکی بودن کار راحتی بود که بتوان همسرداری و… را هم به آن اضافه و مدیریت کرد. حالا پس از اتمام درس گمان می‌کرد زمان ازدواج فرا رسیده.

با این حال هنوز شرایطی که پیش روی خواستگاران می‌گذاشت به نظر سخت می‌آمد. «همسرم از معدود افرادی بود که شرط من را برای ادامه کار در جراحی پذیرفت. چرا که جراح‌ها آنکال هستند هر لحظه، وقت و بی‌وقت، شب و نصفه شب، در مهمانی یا جای دیگر ممکن است مجبور شوم بیایم بیمارستان سر عمل.

همسرم گفتند هر وقت لازم بود من خودم شما را به بیمارستان می‌برم تا در ثواب کار شما شریک

باشم.»

همسر دکتر گرانپایه نگاهی بسیار نزدیک به او به این حرفه مقدس دارد و در عمل هم در این ۲۰ سال حرفش را اثبات کرده است. دختر ۱۳ ساله آنها شاید تنها عضو خانواده باشد که هنوز گاهی با گلایه از مادرش می‌پرسد: چرا دکتر شدی؟! «دخترم کوچکتر که بود زیاد گلایه می‌کرد و می‌گفت چرا من با سرویس برمی‌گردم و دوستانم با مادرشان. من توضیح می‌دادم که مادران دوستانت اگر بیمار شوند من درمانشان می‌کنم برای همین من فرصت نمی‌کنم دنبال تو بیایم. او هم پذیرفته که مجبور است سختی‌هایی را تحمل کند و سعی کردم کیفیت رابطه‌مان را در ازای کمیت بالا ببرم با این حال همیشه عذاب وجدانی وجود دارد.»

دریافت جایزه گوهرشاد به «مددِ» «سبا»

همراهی همسر در تمام این سال‌ها باعث شد، زمانی که لعبت گرانپایه ماه گذشته برای دریافت جایزه جهانی گوهرشاد روی سن رفته بود، بیش از هرکسی همسر و مادر را لایق سپاس و تشکر بداند. جایزه جهانی گوهرشاد به ۱۰ بانوی برگزیده کشورهای اسلامی در حوزه‌های مختلف که فعالیت‌های خیرخواهانه انجام می‌دهند اهدا می‌شود که در اولین سال دکتر گرانپایه نماینده ایران بود.

گرانپایه این جایزه را به سبب فعالیت‌هایش در موسسه خیریه مدد دریافت کرده است. «مدد» پنج سال است که فعالیت خود را آغاز کرده و متشکل از پزشکان متخصص در رشته‌های گوناگون است که با بررسی دقیق به مناطق محروم و دورافتاده سراسر ایران سفر می‌کنند و خدمات بهداشتی و درمانی رایگانی را به مردم ارائه می‌دهند.

گرانپایه گاهی با همراهی مادر و همسر و فرزند خود و گاهی به تنهایی در تمام بیست و هفت سفری که تا کنون انجام شده است حضور داشته و در انتهای مهر ماه نیز بنا دارند که قائنات در استان خراسان جنوبی و نزدیکی مرز افغانستان بروند. سفرهایی که در معدود زمانهای استراحت و تعطیلات روی می‌دهد. «درست است که از نظر فیزیکی به ما فشار وارد می‌شود اما تاثیر روحی و روانی این سفرها آنقدر خوب است که تمام این فشارها را برطرف می‌کند. وقتی پیرزن و پیرمردی که ممکن است در تمام طول عمرشان یک متخصص هم آنها را ندیده باشد برایم دعای خیری می‌کند خستگی‌های کارهای دیگر هم از وجودم بیرون می‌رود. روحانیتی که این کار در زندگی آدم ایجاد می‌کند همه مسائل دیگر را جبران می‌کند. برای مثال گاهی خطری از بیخ گوشم رد می‌شود و فکر می‌کنم که این جواب آن کار خیری است که انجام دادم.»

«سبا» موسسه دیگر مردم‌نهادی است که به همت دکتر گرانپایه و متخصصین دیگر از سال ۸۶ تاسیس شده است و حالا او مدیریت آن را بر عهده دارد. سبا مرکز سلامت بانوان ایران است. متاسفانه به دلیل فرهنگ اشتباهی که بین بانوان ایرانی وجود دارد در بسیاری از موارد که دچار بیماری‌هایی نظیر سرطان پستان می‌شوند به پزشک مراجعه نمی‌کنند و یا زمانی مراجعه می‌کنند که کار برای درمان از کار گذشته است.

دکتر گرانپایه نیز که جراح عمومی است به همراه همکارانش با علم به این اتفاق و مشاهدات خود در مراجعات بیماران تصمیم گرفتند تا حد توان آگاهی بانوان را بالا برده و از بیماری‌هایی ویژه آنان پیشگیری کنند.

حالا «سبا» بیش از ۶۵ کارگاه رایگان و ویزیت رایگان در سراسر کشور گذاشته است و طی طرح‌هایی گروه‌هایی از بانوان برای انجام آزمایش‌ها دعوت شدند و بیماران بسیاری که از بیماری خود خبر نداشتند شناسایی شدند. «آگاهی بانوان در سال‌های اخیر کمی بهتر شده است اما رسانه‌هایی مانند تلویزیون باید بیشتر در این زمینه آگاهی دهند، نیروهای تخصصی و ماهر و پزشک تعدادشان بیشتر شود.»

گرانپایه با وجود همه فعالیت‌های اجتماعیش نقش بانوان غیرشاغل را در جامعه بسیار مهم می‌داند چرا که آنها با فراغ بال راحت‌تری می‌توانند فرزندان مقبول‌تری را پرورش دهند و جامعه آینده را بهتر بسازند «بانوان نه باید دید منفی به جنس مخالف داشته باشند و نه حس ضعف. دو جنس نقاط مثبت یا ضعف دارند و همین است که مثل دندانه‌های یک شانه مکمل هم هستند. بانوان ما باید به این فکر کنند که هیچ وقت دو روزشان مثل هم نباشد.

حتی آنانی که شاغل نیستند. چرا که آنها فرصت بیشتری برای مطالعه و تغییر و تحول دارند. کسی که شاغل نیست نباید هفته‌ای دو بار غذای مشابه درست کند. در آشپزی، خانه داری، تغییر دکوراسیون و… مطالعه کنند و نگذارند زندگی در اوج مشکلات اقتصادی هم کسل کننده شود. هر کس اگر از تمام ظرفیت‌هاش در کنار تعهدات و ایمان استفاده کند قدرتش چند برابر می‌شود. و دیگر مانعی جلودارش نخواهد بود.»

 

منبع:روزنامه اطلاعات

پشتیبانی
پشتیبانی راهنمایی و پشتیبانی نرم‌افزارهای پگاه‌سیستم.
۰۲۱-۴۱۳۶۷۰۰۰

فروش
مشاوره تخصصی، ارائه راه‌کارهای نرم‌افزاری مالی و سازمانی.
۰۲۱-۴۱۳۶۷۰۰۰

ایمیل
با آدرس پست الکترونیک پگاه‌سیستم مکاتبه فرمایید
info@pegahsystem.com

نشانی
تهران، سهروردی شمالی – خیابان هویزه شرقی – نرسیده به خیابان شریعتی – پلاک ۱۸ – واحد ۱
تلفکس :۴۱۳۶۷۰۰۰-۰۲۱