اواسط اردیبهشت ماه بود که خبر تغییر مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت روی خروجی اکثر خبرگزاریهای کشور قرار گرفت. محمد جواد آذری جهرمی که از اعضای هیأت مدیره ارتباطات زیرساخت بود با تصمیم وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات جای محمود خسروی که براساس برخی خبرها از ماهها پیش درخواست بازنشستگی خود را تقدیم محمود واعظی کرده بود گرفت. از جهرمی بهعنوان جوانترین مدیر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات یاد میکنند؛ فردی که به باور بسیاری از مدیران بخش خصوصی خدماتدهنده اینترنت از زمانی که سکانداری زیرساخت را بر عهده گرفته توانسته بسیاری از مشکلات این بخش را بسرعت حل کند. در گفت و گویی که با او داشتیم جهرمی از دلایل پایین بودن کیفیت اینترنت با توجه به تمام برنامههای توسعهای وزارت ارتباطات گفت و اینکه وزارت ارتباطات در تلاش است تا در چند ماه باقیمانده از پایان عمر دولت یازدهم به وعدههای خود برای بالا بردن کیفیت و دسترسی آزاد کاربران به اینترنت دست یابد
سؤال اول را به انتقادهایی که در خصوص فیلترینگ هوشمند و هزینههایی که برای راهاندازی آن شده است اختصاص دهیم. چندی پیش وزیر ارتباطات از اختصاص 200 میلیارد تومان اعتبار برای انجام طرح فیلترینگ هوشمند خبر داد. بسیاری، منتقد این میزان اعتبار برای انجام طرحی هستند که دسترسی آزاد کاربران به محتوای وب را با محدودیت همراه میکند.
همان طور که میدانید دولت تدبیر و امید و در کنار آن وزارت ارتباطات، تمام تلاش خود را انجام میدهد تا بتواند جلوی محدودیت بیشتر سرویس اینترنتی را بگیرد با این حال برای جلوگیری از برخی مشکلات، فیلترینگ باید اجرا شود. اما ما به دنبال اجرای فیلترینگ هوشمند هستیم. در واقع فیلترینگ هوشمند یک طرح نیست، یک فرآیند است. هدف فیلترینگ هوشمند این نیست که بیاید یک سری دسترسیها را محدود کند. بلکه هدفش پالایش هوشمند است تا مضرات فضای مجازی را کاهش دهد. فیلترینگ هوشمندیکی از ماژولهای شبکه ملی اطلاعات است. فیلترینگ هوشمند چند وجه دارد. یک وجه آن تلاش برای تقویت سرویسهای اینترنتی بومی است یک بخش آن هم تعامل با سرویسدهندگان بینالمللی است تا این سرویس براساس موازین کشور ما در اختیار کاربران قرار بگیرد.
انتقادهایی که نسبت به سرمایهگذاری بالایی که روی این طرح شده را قبول دارید؟ به اعتقاد بسیاری بخشی از این هزینه میتواند صرف فرهنگسازی در این بخش یا برای توسعه زیرساخت ارتباطی کشور یا راهاندازی چند دیتاسنتر شود.
در این کشور روی هرچیز سرمایهگذاری صورت بگیرد عدهای با آن مخالفت می کنند و اعتقاد دارند باید این بودجه روی حوزه دیگری سرمایهگذاری می شد. به این مسأله توجه داشته باشید که اعلام شده 110 میلیارد تومان برای اجرای طرح فیلترینگ هوشمند سرمایهگذاری شده اما تا به حال کسی به سرمایهگذاری که در بخش توسعه فضای مجازی و تولید محتوا شده اشاره کرده است. برای مثال گفته شده که ایرانسل و همراه اول در این زمینه 5 هزار میلیارد تومان هزینه کرده یا رایتل نیز نزدیک به 2هزار میلیارد تومان در این بخش سرمایهگذاری انجام داده است. یعنی سه اپراتور در کنار هم 12 هزار میلیارد تومان برای توسعه فضای مجازی کشور هزینه کردهاند. ما براساس فرهنگ شرقی و نوع اعتقاد خود نمیتوانیم مانند غربیها برای دسترسی به سرویسهای مختلف اینترنتی رفتار کنیم. اجرای فیلترینگ تنها خواسته ما نیست چرا که مردم و خانوادهها اجرای منطقی آن را از ما میخواهند.
میتوان انتظار داشت با اجرای نهایی فیلترینگ هوشمند سرویسهای فیلتر شده مانند فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و… رفع فیلتر شوند؟
فیلتر شدن سرویسهایی که به آنها اشاره کردید تنها به خاطر مسائل اخلاقی نبوده است. در یک برهه زمانی میدانیم که از این سرویسها علیه امنیت ملی کشور استفاده شد. فیلترینگ هوشمند تنها بخشهای غیراخلاقی را پوشش میدهد با این حال ما آمادگی این را داریم که اگر نگرانی مجموعههایی که بنا بر ملاحظاتی، دستور فیلترینگ این سرویسها را دادهاند، تبدیل به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی شود این ملاحظات را نیز رفع کنیم.
در حال حاضر کیفیت اینترنت بزرگترین دغدغه کاربران اینترنت است. با تمام تلاشهایی که وزارت ارتباطات دولت یازدهم برای توسعه شبکه ارتباطی کشور انجام داده است اما همچنان کیفیت اینترنت در کشور پایین است حتی وزیر ارتباطات هم اعلام کردهاند با وجود هزینهای که مردم برای سرویس اینترنت پرداخت میکنند، هنوز کیفیت اینترنت در کشور رضایت بخش نیست. به نظر شما چرا هنوز در ایران نمیتوان یک اینترنت با کیفیت دریافت کرد؟
در کل دو نوع دسترسی به اینترنت وجود دارد یکی دسترسی از طریق پهنای باند ثابت(Fixed broadband) یکی هم سیار(mobile broadband). در Fixed broadband دسترسی به اینترنت از طریق سیم مسی یا فیبرنوری فراهم میشود. در ایجاد دسترسی از طریق سیم مسی شرکتهای خدمات دهنده اینترنت باید از شبکه انتقال مخابرات استفاده کنند تا بتوانند سرویسهای اینترنت پرسرعت (ADSL) را به مشترکان خود ارائه دهند. در این مرحله اینکه سرعت اینترنت با چه کیفیت و سرعتی به دست کاربران میرسد کاملاً به ظرفیت و کیفیت سیم مسی در شبکه مخابرات کشور بستگی دارد. براساس گزارشی که به دست من رسیده است بالغبر 30 تا 35 درصد خطوط مخابراتی مسی با پهنای باند زیر 2 مگ، بالا میآیند و بین 65 تا 70 درصد هم با سرعت بالای 2 مگ. بنابراین در این مرحله زیرساخت هیچ نقشی ندارد. شرایط انتقال از طریق شبکه مخابرات به دلیل قدیمی بودن این شبکه بسیار پیچیده است. برای مثال فکر کنید یک شرکت خدماتدهنده اینترنت در یک مرکز مخابراتی 500 یا 1000 مشتری داشت. برای اینکه این مشتریان را به شبکه خودش متصل کند نیاز به شبکه انتقال مخابرات دارد. این ظرفیت انتقال اگر در تهران باشد به وسیله مخابرات تهران تأمین میشود اما در شهرستان مکانیسم این انتقال کمی فرق میکند. یعنی برای این انتقال، مرکز مخابرات شهرستان به مرکز مخابرات استان بعد به شبکه زیرساخت متصل و بعد هم در تهران تحویل شرکت داده میشود. کاملاً واضح است که اضافه شدن به این حلقههای زنجیره انتقال، کیفیت سرویس را هم کاهش میدهد.
یعنی میخواهید بگویید کیفیت پایین شبکه اینترنت کشور تنها به خاطر ضعف در شبکه مخابرات کشور است و زیرساخت هیچ نقشی در این کاهش کیفیت ندارد؟
عمده مشکلات کیفیت سرویس اینترنت به خاطر نبود توسعه لازم در شبکه مخابرات است. شبکه مرتبط با شرکت زیرساخت در سه سال گذشته و با توجه به سیاستگذاریهای ویژه وزارت ارتباطات توسعه قابل توجهی پیدا کرده است. کاملاً رشد کیفیت در شبکه زیرساخت کشور قابل لمس است اما مخابرات در چند سال گذشته هیچ کاری برای بهبود و توسعه شبکه خود انجام نداده است. از طرف دیگر قیمت انتقال روی این شبکه مخابراتی برای شرکتهای اینترنتی با قیمت بسیار بالایی همراه است. تا قبل از مصوبه 237 و مصوبههای پیشین در زمینه کاهش قیمت اینترنت، 20 درصد هزینههای تمام شده شرکتهای اینترنتی را قیمت پهنایباند تأمین شده از سوی شرکت زیرساخت تشکیل میداد و 43 درصد هزینههای شرکتهای اینترنتی مربوط به خدماتی بود که از مخابرات در بخش انتقال دریافت میکردند.شرکتهای اینترنتی هر کاری را برای دور زدن این هزینه 43 درصدی که از سوی مخابرات به آنها تحمیل شده انجام دادهاند. برای مثال از رادیو برای اتصال به مراکز خودشان استفاده کردهاند که همین کیفیت سرویس شان را نیز با کاهش قابل توجهی همراه میکند. همچنین اگر هم از مخابرات توانستند ظرفیت بگیرند بسیار محافظهکارانه در استفاده از این ظرفیت رفتار کردهاند چرا که برایشان این ظرفیت گرفتن بسیار گران تمام شده است. مخابرات همسان با شرکت زیرساخت نتوانسته شبکه خود را توسعه دهد.
در بخش دسترسی به اینترنت از طریق فیبرنوری در چه وضعیتی قرار داریم؟
در حوزه فیبرنوری بسیار دچار مشکل هستیم.اتفاق جدیدی در فیبر نوری منازل به عنوان دسترسی نیفتاده است و این یعنی عقب بودن از برنامههای توسعهای در بخش اینترنت.باید طرح فیبر نوری در کشور شروع شود تا کیفیت سرویسدهی در این بخش افزایش پیدا کند. چرا که با وضعیت ضعف در شبکههای سیم مسی کاربران نمیتوانند فایلهای ویدئویی با کیفیت 4k و HD رابراحتی تماشا کنند. در حال حاضر توسعه فیبرنوری در کشور معطل اجرای طرح «ایرانیان نت» یا همان اپراتور چهارم است که از مدت زمانی که پروانه فعالیت در این زمینه را دریافت کرده نتوانسته کار ویژهای را در این حوزه براساس وظایفش انجام دهد.
مخابرات استعدادش در زمینه توسعه شبکه بسیار بالاست امادچار لَختی در بدنهاش شده است که با مدیران جدیدی که در این شرکت روی کار آمدهاند و همچنین ایجاد رقابت و کمک، میتوان مخابرات را از این مشکلاتی که در حال حاضر با آن روبه رو است نجات داد.
در بخش اینترنت سیار یا mobile broadband چه عواملی سبب شده که کاربران هنوز نتوانند طعم واقعی اینترنت نسل سه یا چهار را بچشند؟
بحث اصلی در این زمینه تعداد سایتها است. آن چیزی که کیفیت اینترنت سیار را افزایش میدهد میزان استفاده از سایتها در کشور است. در حال حاضر اپراتورهای تلفن همراه در کشور تمام تجهیزات لازم برای افزایش میزان سایتهای خود را دارند اما با یک مانع بزرگ یعنی شهرداری روبهرو هستند چرا که شهرداری یک مانع بزرگ بر سر بهبود کیفیت در شبکه اینترنت همراه است. این نهاد یک نگاه زیباسازی دارد و یک نگاه درآمدی. نگاه زیباسازی از طرف اپراتورها قابل حل است اما درآمدی خیر.
چرا؟
اپراتورها 8 درصد از محل درآمد خود را به دولت پرداخت میکنند که خزانه هم در نهایت 3 درصد از این 8 درصد را به شهرداریها پرداخت میکند. اما شهرداری اعلام میکند که خود اپراتورها بجز این میزان باید عوارض دیگری هم به شهرداری به صورت مستقیم پرداخت کنند که اپراتورها این حرف را قبول ندارند چرا که عوارض شان از طریق همان 8 درصد سود درآمدشان به دولت، پرداخت میشود. دعوای درآمدی بین شهرداری و اپراتورها بخصوص در شهری مانند تهران، مانع اصلی توسعه شبکه و افزایش کیفیت بر بستر تلفن همراه شده است. مقررات و برنامههایی برای حل این معضل هم گذاشته شد اما تاکنون این مقررات باعث افزایش تعامل بین این دو نشده و در حال حاضر به جای افزایش توسعه در شبکه تلفن همراه شاهد جمعآوری شماری از سایتهای راهاندازی شده اپراتورها از سمت شهرداری هستیم.
مشکل دوم بر سر راه توسعه کیفیت اینترنت سیار، نوع ارتباط سایتها با یکدیگر است. با توجه به اینکه به سمت اینترنت نسل چهارم رفتهایم دیگر این ارتباط نمیتواند از طریق رادیو برقرار شود بلکه باید از طریق فیبر این ارتباط ایجاد شودهزینه برقراری این ارتباط از طریق فیبر در استانی مانند تهران برای اپراتورهای تلفن همراه بسیار بالا است در واقع در این بخش هم مخابرات هزینه زیادی را از اپراتورها برای برقراری ارتباط دریافت میکند.
اپراتور اول از آنجا که مخابرات ایران سهامدار آن است توانسته با این شرکت به توافقهایی برسد و کارش را در زمینه اتصال سایتهایش از طریق فیبر جلو ببرد. اما اپراتور دوم و سوم در این زمینه با مشکلات جدی روبهرو هستند. اتصال سایتهای یک اپراتور از طریق فیبر باعث میشود سرعت انتقال از 50 مگ به 100مگ برسد و این یعنی افزایش کیفیت دسترسی کاربران به اینترنت از طریق شبکه موبایل. البته با مصوبه 230 سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی (رگولاتوری) که به اپراتورها اجازه استفاده از امکانات مخابرات در این زمینه داده شده اگر مخابرات همکاری کند آنها میتوانند براحتی اتصال شبکه خود به کمک فیبر نوری را انجام دهند.
شهرداری و توسعه نیافتن شبکه مخابرات از جمله دلایل اصلی است که از طرف شما بر سر راه بهبود کیفیت اینترنت(ثابت و سیار) کشور مطرح میشود. در نهایت وزارت ارتباطات چه راهی برای خروج از این بحرانها در نظر گرفته است؟
در بخش شهرداری باید بحث به صورت قانونی پیش برود. اپراتورها و وزارت ارتباطات نیز از سوی دیگر میزان تعامل خود با این نهاد را افزایش دهند چرا که شهرداری به شکلی نامعقول در این زمینه جلوی پیشروی کار را گرفته است. اما از بُعد مخابرات، مسأله قابلحلتر است چون مخابرات با مدیریت جدید عزمش بیشتر روی همکاری و ارائه امکانات به اپراتورهای ثابت و سیار است. در مجموع حل موضوع کیفیت پایین اینترنت در کشور به همدلی بین همه بازیگران این بازار نیاز دارد.
بخشی از کارشناسان دلیل پایین بودن کیفیت اینترنت در کشور را به چند پاره بودن شبکه زیرساخت کشور ارتباط میدهند و اینکه شرکت ارتباطات زیرساخت مسیرهایی که برای انتقال ترافیک اینترنتی به کشور انتخاب میکند مسیرهای درستی نیست. چقدر زیرساخت در سه سال گذشته مسیرهای ترافیکی و نوع مدیریت خود برشبکه را تصحیح کرده است؟
اینکه چه میزان این مدیریت تصحیح شده کاملاً قابل لمس است. در گذشته استراتژی مناسبی برای توسعه شبکه زیرساخت کشور وجود نداشت. همچنین در گذشته تمام ظرفیت ترافیکی کشور در تهران تجمیع میشد یعنی تنها گذرگاه ارتباطی ما فقط تهران بود این درحالی است که حالا ما 4 گذرگاه ارتباطی داخلی داریم.برای مثال شما فکر کنید که پهنای باندمان را از مسیر ارتباطی خود از چابهار، جاسک یا بندرعباس تأمین میکردیم و بعد تمام این پهنای باند را به تهران میآوردیم تا به شرکت اینترنتی تلفن همراه یا ثابت واگذار کنیم. دراین شرایط اگر مشترک شرکتی در بندرعباس میخواست از این پهنای باند استفاده کند مجدداً این پهنای باند از تهران به بندر عباس منتقل میشد. طبیعی است که این کیفیت کاربر را کاهش میداد. بنابراین ما شهر شیراز را بهعنوان یکی از نقاط اتصال انتخاب کردیم تا تمام مرزها و مسیرهای جنوب به این شهر متصل شوند. گذرگاه بعدی را تبریز و مشهد انتخاب کردیم و روز به روز در حال کم کردن وزنه تهران هستیم. سپس بین همه اینگذرگاهها هم یک شبکه کاملاً پیوسته به وجود آوردیم تا اگر مسیری دچار قطعی شد از مسیر کمکی دیگر استفاده کند. ما مراکز ixp را برای مدیریت بهتر ترافیک در شبکه راهاندازی کردهایم؛ مراکزی که تا حد زیادی به افزایش کیفیت سرویس در شبکه زیرساخت کمک کرده است. همچنین فاصلههای اتصال در شبکه خود را به شکل قابل توجهی کاهش دادهایم. براساس مصوبه 222، سرویسی که شبکه زیرساخت از ابتدا تا انتها ارائه میکند نباید در بدترین حالت تأخیرش از 42 میلیثانیه بیشتر باشد. حالا براساس سامانه کنترل کیفی که اطلاعات آن هم به صورت عمومی در اختیار کاربران و اپراتورها قرار گرفته، در زمان راهاندازی این سامانه، متوسط میزان تأخیر شبکه ما 23 میلیثانیه بود. در چند ماه گذشته از راهاندازی این سامانه پیوسته در حال بهسازی شبکه و رفع اشکالات بودهایم در حالی که اکنون این میزان تأخیر در شبکه زیرساخت به 18.9 رسیده است.
در بخش تأمین پهنای باند بینالملل چطور؟
در سه سال گذشته 80 درصد ظرفیت ما در مسیرهای بینالمللی از جنوب تأمین میشد؛ یعنی از مسیر فیبر دریایی. مسیری که با تأخیر و قطعی بالایی همراه بود اما حالا با تغییر این مسیر به سمت شمال، 70 درصد اینترنت ما از شمال و 30 درصد آن از جنوب تأمین میشود. ما به سمت شمال رفتیم چرا که مسیری بهتر و باکیفیتتر است اما جنوب را هم نگه داشتهایم چرا که نمیتوانیم همه تخممرغهایمان را در یک جا نگه داریم. قطعیهای بینالملل ما در 6 ماه گذشته به شکل قابل توجهی کاهش داشته است و میتوانم بگویم نزدیک صددرصد بهبود کیفیت مسیرهای بینالمللی داشتیم.
منبع:آی تی ایران