در تمامي صنايع، شرکت ها خواه ناخواه وارد عصر ديجيتال مي شوند. اين روزها مشتريان آنلاين انتظار دارند که بتوانند محصولات يا خدمات مورد نظر خود را بدون هيچ دردسري خريداري کنند. اگر شرکتي نتواند انتظارات «ديجيتال» اين مشتريان را برآورده کند، از دور رقابت خارج خواهد شد. شرکت هايي مثل اوبر (Uber) و ليفت (Lyft)، عرصه را بر شرکت هاي تاکسيراني سنتي تنگ کرده اند. شرکت هاي تلويزيوني کابلي به مرور بينندگان خود را از دست مي دهند، چراکه مخاطبان برنامه هاي اينترنتي را به تلويزيون هاي کابلي ترجيح مي دهند. صنعت تبليغات با موج عظيمي از «ادبلاکرها» مواجه شده و اينها تنها بخش کوچکي از تحولات عصر ديجيتال هستند. اگر هوشمندانه عمل نکنيد يا از استعدادهاي متناسب با اين تحولات کمک نگيريد، کسب وکار شما محکوم به نابودي خواهد بود.
مدير ارشد ديجيتال کيست؟
مدتي است که نقش مدير ارشد ديجيتال، ايجاد و وظايف و مسووليت هايش تا حدي تعريف شده است. اما همزمان با افزايش جمعيت در سطوح ارشد سازمان، اين جايگاه شغلي نيز در حال تکامل است. وظيفه مدير ارشد ديجيتال، تشخيص و شناسايي حوزه هايي است که ايجاد دگرگوني ديجيتالي در آنها باعث بهبود تجربه مشتريان مي شود. مدير ارشد ديجيتال شخص با نفوذي است که مسووليتش، اعمال اين دگرگوني هاست. شرکت مک گرا هيل يکي از بزرگ ترين شرکت هاي انتشاراتي در ايالات متحده است. چهار سال پيش رهبران اين شرکت به اين نتيجه رسيدند که براي پيشرفت مستمر و ماندن در عرصه رقابت، بايد به نرم افزارهاي مدرن مجهز شوند و در سيستم خدمات مشتريان تغيير ايجاد کنند. نياز به يک سيستم خدمات مشتري ديجيتال و تکنولوژي هاي آموزشي معتبر در اين شرکت کاملا محسوس بود.
استيون لستر، نخستين مدير ارشد ديجيتال اين شرکت است. او در اين رابطه مي گويد: «مدير ارشد اجرايي اين شرکت به خوبي مي دانست که ايجاد تغييرات ديجيتالي بايد در اولويت برنامه هاي اين سازمان که يکي از پيشگامان عرصه آموزش است، قرار بگيرد.» وظيفه اصلي لستر، توسعه محصولات است. اما وظايف و اختيارات کارکنان سطوح ارشد هر سازمان با سازمان ديگر متفاوت است و مدير ارشد ديجيتال نيز از اين قاعده مستثني نيست. محققان موسسه PwC در تحقيقات اخير خود درباره نقش مدير ارشد ديجيتال به نتايج جالبي دست يافته اند.
براساس يافته هاي اين تحقيقات، اين نقش ابتدا در سازمان ها و صنايع مشتري محور، مثل رسانه ها، شرکت هاي توليد فيلم و سريال، شرکت هاي محصولات خوراکي و کالاهاي مصرفي ايجاد شده بود. اين تحقيقات همچنين نشان داده که سازمان هاي بزرگ، زودتر از سازمان هاي کوچک به لزوم ايجاد چنين نقشي پي برده اند. برخي منتقدان معتقدند اين جايگاه شغلي، موقتي و رو به زوال است. مايک کان، مدير ارشد اجرايي شرکت نرم افزاري Mountain Goat نيز از جمله اين افراد است.
او مي گويد: «نياز به مدير ارشد ديجيتال، يک نياز دائمي نيست. با توجه به اينکه وظيفه مدير ارشد ديجيتال، ايجاد دگرگوني هاي ديجيتال است، بسياري از سازمان ها اصلابه چنين جايگاهي نياز پيدا نمي کنند.» حال سوال اينجاست که چه نوع کسب وکارهايي به يک مدير ارشد ديجيتال نياز دارند؟ مارک اورتانگ، کارشناس حوزه تکنولوژي و توسعه نرم افزار، به اين سوال پاسخ مي دهد: «هر سازمان بزرگي که هنوز يک رويکرد ديجيتال اتخاذ نکرده يا فرهنگ سازمان را به سوي تغييرات ديجيتالي سوق نداده، نيازمند يک مدير ارشد ديجيتال است. اگر شما از اين دسته ايد، بايد دست به کار شويد و يک مدير ارشد ديجيتال استخدام کنيد.»
مدير ارشد ديجيتال موفق چه ويژگي هايي دارد؟
هدايت شرکت براي گذار به عصر ديجيتال و ايجاد دگرگوني هاي ديجيتالي از جمله وظايف اصلي يک مدير ارشد ديجيتال است. آيا مهارت ها و مسووليت هاي تعريف شده و مشخصي براي اين عنوان شغلي وجود دارد؟ لستر معتقد است که مدير ارشد ديجيتال در واقع يک «عامل ايجاد تغيير» درون سازمان است. او بايد بتواند عقايد و ايده هاي مختلف را بشنود، درک کند و آنها را در قالب چارچوب هايي ارائه دهد که انعکاس دهنده عقايد تک تک مردم باشد. به اعتقاد مايک کان، مديران ارشد ديجيتال بايد در اين سه حوزه مهارت داشته باشند: تجزيه و تحليل داده ها، تکنولوژي و تجارت الکترونيکي سنتي. به اعتقاد او «يک مدير ارشد ديجيتال ايده آل مي تواند اين سه حوزه را با يکديگر ادغام کند تا شرکت بتواند با موفقيت از عصر آنالوگ به عصر ديجيتال گذر کند.»
از ديدگاه اورتانگ لازمه موفقيت يک مدير ارشد ديجيتال، دارا بودن اين چهار مهارت است: 1) تمرکز بر مشتريان و معيارهاي سنجش تجربه مشتري 2) مهارت هاي تحليلي به منظور تشخيص و شناسايي حوزه هايي از کسب وکار که نوآوري در آنها باعث ايجاد فرصت هاي جديد مي شود 3) مهارت هاي ارتباطي براي ترسيم تصويري از آينده سازمان و اينکه چگونه نوآوري، سازمان را به سمت ديجيتالي شدن هدايت مي کند 4) مهارت ها و قابليت هاي رهبري و مديريتي به منظور تحقق اهداف سازمان طي فرآيند دگرگوني. مديران ارشد ديجيتال نه تنها بايد در حوزه هايي مثل استراتژي کسب وکار و جلب مشتري تخصص داشته باشند، بلکه بايد بتوانند بازار هدف را بشناسند، استراتژي طراحي کنند، با سهامداران مختلف ارتباط برقرار کنند، برنامه ريزي کرده و براي تحقق برنامه ها تلاش کنند. لستر مي گويد: «براي کسي که قرار است در يک سازمان تحولات بنيادين ايجاد کند، داشتن چنين توانايي هايي يک ضرورت است.» بر سر آنکه يک مدير ارشد ديجيتال به چه کسي بايد گزارش کند، به مدير ارشد فناوري يا مدير ارشد اجرايي اختلاف نظر وجود دارد.
اورتانگ معتقد است يک مدير ارشد ديجيتال بايد به مدير ارشد اجرايي گزارش کار ارائه دهد. نقش مدير ارشد ديجيتال در موفقيت سازمان يک نقش کليدي است و نيازمند حمايت تمام و کمال مدير ارشد اجرايي است. در نهايت بايد گفت اگر شما مدير ارشد ديجيتال يک سازمان هستيد، صرف نظر از اينکه به چه کسي بايد گزارش ارائه دهيد، اگر مي خواهيد در کار خود موفق باشيد، بايد بتوانيد با مدير ارشد فناوري سازمان ارتباط مستحکم و فعال برقرار کنيد. کسي که با تکنولوژي آشناست يا قبلادر بخش فناوري اطلاعات مشغول به کار بوده و حالابه سمت مدير ارشد ديجيتال منصوب شده، راحت تر مي تواند با مدير ارشد فناوري سازمان ارتباط برقرار کند. چنين فردي نزد مدير ارشد فناوري از اعتبار بيشتري برخوردار است.
منبع: دنياي اقتصادي