سازماندهي شبكه هاي مشاركتي در عصر جديد نوآوري
سازمان هاي فعلي ما بايد با جهاني روبه رو شوند که سرشار از اختلالات است؛ جهاني که تغييري بنيادي را مي طلبد. سازمان هاي ما براي مواجهه با چالش هاي متفاوت و انطباق سريع با تحولات، به سازماندهي حول اکوسيستم هايي نياز دارند که در آن براي پيشرفت در جهان به شدت مرتبط امروز، بايد بخشي از يک شبکه همکاري بزرگ تر باشند.امروزه سازمان هاي بزرگ تر چه خود را با تحولات وفق دهند و چه نابود شوند، بايد با يک حقيقت مطلق روبه رو شوند: تکنولوژي ابزارهايي براي دگرگوني به آنها ارائه مي دهد. اما آيا آنها به عنوان رهبر سازمان، مي توانند افرادشان را با خود همراه کنند؟ بايد گفت آنها نياز به برجسته سازي رهبري سازماني دارند.
امروزه ساختار کسب و کار ما نمي تواند به تنهايي دوام بياورد. اين ساختار نياز به گسترش وراي شرکاي سنتي خود دارد و بايد بياموزد با طيف جديدي از شرکا همکاري کند. حتي شرکايي که قبلارقيب آن بوده اند و به اين ترتيب اساسا با جهان متفاوتي که در آن زندگي مي کنيم خود را وفق دهد. با اين حال، تحول از موقعيت فعلي ارائه محصولات و خدمات ويژه، به يک حالت مشارکتي، يک چالش اضطراب آور است. در اين حالت مشارکتي، آنها بخشي از يک اکوسيستم شرکا هستند که تجربيات آنها را منتقل مي کنند. اين امر چگونگي سازماندهي کسب و کارها را دگرگون کرده است و به تغيير بنيادي نياز دارد و نيازمند برجسته سازي مديريت است تا چنين تحولي را برانگيزد. اکوسيستم هايي که نهايتا مدل هاي کسب و کار جديد را ايجاد مي کنند، اغلب ظرفيت زيادي براي چابکي، آزادي و وابستگي دوطرفه دارند و ارزش ها را در ميان يک گروه مشابه خودشان به اشتراک مي گذارند که همه اينها به اين «نياز به تغيير» مرتبط مي شود. يک اکوسيستم که از گروهي بزرگ و متنوع از شرکا ايجاد شده و همه شرکا براي يکديگر ارزش قائلند و ارزش افزوده ايجاد مي کنند، مي تواند بسيار مهيج باشد. شرکاي شبکه اي که براي ستحول دستورالعمل هاي موجود در هر سازمان حرکت مي کنند، هر يک سهم خود را دارند و تجربه مشتري تازه اي ايجاد مي کنند که چشم اندازي سرشار از نوآوري است.
دلسردکننده بودن سازگار شدن با سيستم مشارکتي
در گذشته، براي رفع نياز خاص يک سازمان برجسته خود را سازگار مي کرديم، چراکه آنها اين فرآيند را کنترل مي کردند، زنجيره ارزش را ديکته مي کردند و نتيجه نهايي را که احساس مي کردند نتيجه درستي است تعيين مي کردند. اما ديگر اين گونه نيست. امروزه مي توانيد نظر متفاوتي داشته باشيد؛ اينکه چرا چيزي که آن را ضروري مي دانيد به تلاش جمعي نياز دارد و به تنهايي قابل مديريت نيست، در حالي که مصرف کننده قضاوت کننده نهايي است و نيازهاي فراواني دارد. هر چه ايده ها و مفاهيم تازه تري ظهور مي کنند، بيشتر به اين موضوع پي مي بريد. اما براي برآورده کردن تقاضاي رو به افزايش مشتريان، وقتي هر نوع ايده يا مفهومي را مطرح مي کنيد، هر چه بيشتر به آن واقعيت ببخشيد، اين ايده با داده ها، انرژي و درک جديد تغيير مي کند؛ اما اين امر نياز به تعهد و همکاري بيشتر براي رفع نيازهاي فزاينده تجربه مشتري دارد
موقعيت کنوني سابقه شما خواهد بود
وعده نوآوري بايد واضح باشد. اين وعده اجازه نوآوري هاي موفقيت آميز بيشتر، به چالش کشيدن وضعيت موجود براي دستيابي به مزيت رقابتي قابل توجه را مي دهد، اما به طور مداوم سازمان ها را از حوزه امن موجودشان خارج مي کند. اين وعده نياز به سطح بسيار متفاوتي از رهبري متمرکز دارد که مي خواهد تغييرات و ريسک هاي پيش رو را پشت سر بگذارد. موقعيت فعلي هيچ جايي براي مخفي شدن ارائه نمي دهد.تغيير موقعيت کنوني دشوار است. مشاهده چيزي کاملامتفاوت در يک مفهوم بزرگ تر و در يک روند اشتراکي تر نياز به تغييرات اساسي در تفکر دارد. پيامد نهايي که نياز به ارسال آن داريم، ايجاد راه حل هاي نوآورانه سازنده از روش هاي متفاوت و به شدت مرتبط است که از همکاري هاي ناشي از اکوسيستم وسيع تر به دست مي آيد و راه حل هايي را ايجاد مي کند که تجربيات جديد و واقعا متفاوت براي مشتري ارائه مي دهند؛ تجربياتي که مي توانند نيازهاي آنها را مرتفع کنند.
لزوم وجود تفکر متفاوت
در مورد هر حرکتي براي پيوستن به اکوسيستم هاي نوآوري با احتياط فکر کنيد. اگر آنها به خوبي مديريت شوند، به طور بالقوه بازده بالا و جذابي دارند و براي شرکا به شدت ارزشمند هستند. اما آنها تقريبا هميشه براي بازارهاي موجود مخل هستند و نياز به تمرکز وسيع و منبع يابي براي ايجاد يک دگرگوني دارند. ما بر اين باوريم که اين نگرش اکوسيستم به طور فزاينده اي به جريان اصلي توليد ارزش براي ارائه نوآوري تبديل خواهد شد. پلت فرم ها، مشارکت هاي استراتژيک و مدل هاي جديد کسب و کار به دستورالعملي در هر سازمان جهاني تبديل خواهند شد و اکوسيستم ها محيط سازمان دهنده براي عمل به اينها هستند. امروزه با رشد آگاهي در مورد اهميت نوآوري، مفهوم «اکوسيستم نوآوري» مطرح شده است. اين مفهوم بيان کننده اين امر است که نوآوري از طريق شبکه هاي تعاملي در سطوح متفاوت رخ مي دهد. در اين مدل، نوآوري يک سيستم جامع و مرتبط در نظر گرفته مي شود که در تعامل نزديک با محيط اطرافش قرار دارد و در اين اکوسيستم همه ذي نفعان بايد خود را با تغييرات محيط خارجي وفق دهند. اکوسيستم هاي نوآوري به طور واضح براي همه افراد نيستند، بلکه اين نوع تفکر نوآوري حول اکوسيستم ها و تفکر پلت فرم (platform thinking) منبع رو به رشدي از اختلال در ميان بسياري از صنايع (اگر نگوييم همه) به علاوه سازماندهي ابزار براي رفع اين مشکلات اجتماعي پيچيده است که نياز به راه حل هاي بنيادي دارند.
منبع: دنياي اقتصاد