راهي براي ايجاد پيوندهاي ميان سازماني
بر اساس مصاحبه هاي انجام شده با مديران اجرايي پروژه هاي اينترنت اشيا، روشن شده است که مديريت شبکه اي از دستگاه هاي متصل، تاثير قابل توجهي بر روابط يک سازمان با مشتريان و تامينکنندگان آن دارد. با وجود دستگاه هاي متصل به اينترنت، سازمان ها مي توانند تجربيات جديدي را براي مشتريان خود رقم بزنند. شرکت واش به کمک داده هاي جمعآوري شده از دستگاههايي که در اختيار مشتريان قرار دارد توانسته است تعمير و نگهداري پيشگيرانه را براي دستگاه هاي خود برنامه ريزي كند. روشن است که مشتريان خانگي اطلاعات کافي براي پيش بيني و برآورده ساختن نيازهاي تعمير و نگهداري دستگاه هاي خود را ندارند.پروژه هاي اينترنت اشيا به پيوندهاي ميان سازماني با برخي شرکاي سرسخت نظير دولت و رقبا منجر شده است. علاوه بر اين، بسياري از سازمان ها به واسطه استخدام استعدادهاي برتر از اطلاعات حاصل از اينترنت اشيا بهره برداري مي كنند.
همکاري با رقبا
سازمان هايي که پروژه هاي اينترنت اشيا را مديريت مي کنند اطلاعاتي را با رقباي خود به اشتراک مي گذارند يا حتي داده هايي را از آنها دريافت مي کنند. ۲۲ درصد از اين سازمان ها فعالانه در حوزه اينترنت اشيا فعاليت دارند و اطلاعاتي را دريافت يا ارسال مي کنند. در ميان اين سازمان ها، دوسوم شرکت هاي به اشتراک گذارنده اطلاعات، اطلاعاتي را با رقيب خود به اشتراک مي گذارند يا از رقباي خود داده هايي دريافت مي کنند.اما به نظر شما دليل نياز به اشتراک گذاري اطلاعات چيست؟ کريس مک فارلين، مدير عامل شرکت PrintFleet، توليدکننده نرم افزارهاي ارزيابي و مديريت چاپ گر در کانادا، اشاره مي کند که به اشتراک گذاري اطلاعات براي هر شخصي ارزشمند و مفيد است. شرکت PrintFleet داده هايي را از شبکه چاپگرهاي متصل در شرکت هاي توليدکننده قطعات اصلي، توزيع کنندگان و فروشندگان تجهيزات چاپ گردآوري مي کند. به اشتراک گذاري داده در ميان رقبا به واسطه ايجاد تجربيات و توانايي هاي مربوط به خلق ارزش براي کسب وکار، روز به روز در حال افزايش است. براي مثال، ۲۱ درصد از سازمان هايي که از اينترنت اشيا به مدت بيش از دو سال استفاده کرده اند، اطلاعاتي را در اختيار رقباي خود قرار داده اند. ۲۶ درصد از کسب وکارهايي که با رقباي خود تبادل اطلاعات داشته اند، در خلق ارزش براي کسب وکار خود با مشکل روبه رو نبوده اند. اين ميزان در ميان کسب وکارهايي که تبادل اطلاعاتي با رقباي خود نداشته اند ۱۷ درصد است. اين آمار براي نتيجه گيري قطعي چندان کافي نيستند، اما در نهايت نشانه هايي را از تاثيرات تبادلات داده اي بر خلق ارزش و بهبود عملکرد در بر دارند. در واقع، سازمان هايي که داراي قابليت هاي تحليلي قوي، خوب يا بسيار عالي هستند، احتمالاداده هاي بيشتري را ارسال مي کنند (23 درصد) و دريافت داده بيشتري (20 درصد) از دستگاه هاي رقبا دارند.
همکاري با دولت
برخلاف اينترنت که شامل زيرساخت ها، بدنه دولتي و پروتکل هاي پذيرفته شده طولاني مدت بوده است، در توسعه اينترنت اشيا بر جوانب ديگري تمرکز شده است. بسياري از سازمان ها که در زمينه پروژه هاي توسعه اينترنت اشيا فعاليت مي کنند، علاوه بر همکاري با نهادهاي بخش دولتي به نهادهاي خصوصي نيز توجه دارند تا در معرض انواع مختلفي از پروژه هاي اينترنت اشيا قرار بگيرند. شرکت هايي مثل AT&T، سيسکو، اينتل، مايکروسافت، موتورولاو گروه فناوري زبرا در قالب پروژه Array of Things smart-city که توسط موسسه آزمايشگاهي Argonne و دانشگاه شيکاگو آغاز شده است، همکاري هاي مشترکي دارند. شرکت هاي مذکور تخصص هاي خود در زمينه مهندسي و خدمات را با يکديگر به اشتراک گذاشته و در عوض تجارب دست اولي از مشکلات موجود بر سر راه توسعه پروژه هاي اينترنت اشيا را دريافت مي کنند.
در پروژهArray of Things ، دولت نقش مهمي در توسعه دانش اوليه مورد نياز براي تسهيل فرآيند توسعه را بر عهده دارد. اما نهادهاي وابسته به دولت نيز نقش هاي تاثيرگذاري بر عهده دارند. براي نمونه مشارکت بخش هاي دولتي يا خصوصي در آمستردام چارچوبي متفاوت دارد: اين شهر از اطلاعات برگرفته از سامانه هاي موقعيت ياب جهاني(GPS) تلفن هاي همراه و سيستم هاي ناوبري استفاده مي کند. به طور مشابه سيستم OnStar شرکت جنرال موتورز نيز اطلاعاتي از موقعيت وسايل نقليه را گردآوري مي کند. سيستم مذکور در صورتي که خودرو خارج از کنترل راننده به سمت مخالف جاده حرکت کند يا به خودروهاي اطراف خود بيش از اندازه نزديک شود، اخطارهايي را به راننده ارسال مي کند. جنرال موتورز اين اطلاعات را با اداره ملي ايمني ترافيک بزرگراه ها به اشتراک مي گذارد. در اين نمونه نقش دولت چيزي بيش از تامين هزينه هاي کسب دانش اوليه است و مي توان دولت را ذي نفع مستقيم اطلاعات سيستم هاي شرکت جنرال موتورز قلمداد کرد.
همکاري با استعدادهاي برتر ساير سازمان ها
با توجه به پيچيدگي هاي ناشي از افزوده شدن حسگرها و داده هاي آنها به محصول سازمان ها و فرآيندهاي عملياتي آنها، بسياري از کسب وکارها نيازمند مهارت هاي خاص در زمينه بهره برداري از منافع پروژه هاي اينترنت اشيا هستند. ورود به عرصه اينترنت اشيا براي توليدکنندگان قديمي به معناي به آغوش کشيدن جهاني ناآشنا از تکنولوژي هاي جديد است. بسياري از شرکت ها دانش فني مناسبي در خصوص مديريت پروژه هاي اينترنت اشيا ندارند. ۴۹ درصد شرکت کنندگان در نظرسنجي اشاره کرده اند که به منظور بهره برداري از اينترنت اشيا، بايد تخصص هاي اوليه لازم را کسب کنند. بيش از نيمي (۵۶ درصد) مدعي هستند که سازمان هاي مجهز به دانش اينترنت اشيا، نيروي انساني مورد نياز خود را از ميان استعدادهاي برتر اين حوزه در ساير سازمان ها انتخاب مي کنند. علاوه بر اين، ۴۳درصد اين افراد دانش و تخصص اينترنت اشيا را از طريق حضور در سازمان هايي که توسعه دهنده اينترنت اشيا هستند، به دست مي آورند.
توصيه هايي براي مديران
در حالي که مولفه هاي بسياري در موفقيت پروژه هاي اينترنت اشيا دخيل هستند، مديران بايد سه عامل کليدي را در مراحل اوليه پروژه هاي خود مورد توجه قرار دهند: مهارت هاي تحليلي قوي، اشتراک اطلاعات و ايجاد آمادگي در مشتريان براي برقراري ارتباطات مطلوب با دستگاه هاي متصل به اينترنت. خلق ارزش از اينترنت اشيا بر چيزي بيش از مديريت دستگاه هاي متصل يا مديريت جريان هاي اطلاعات بستگي دارد. هر چه تجربه سازمان ها در تعامل با فناوري اينترنت اشيا بيشتر مي شود، بيشتر در دام شبکه هايي از روابط سازماني گرفتار مي شوند که مستلزم تخصيص منابع و مديريت دقيق است. خلق ارزش از طريق اينترنت اشيا به اندازه ضرورت تعمير و نگهداري از دستگاه هاي متصل به اينترنت به فرآيندهاي حفظ و توسعه روابط سازماني نيز وابسته است.
تقويت مهارت هاي تحليلي: از آنجا که دستگاه هاي متصل به اينترنت نياز به مديريت حجم نامحدودي از اطلاعات را به وجود آورده و استانداردها و زيرساخت هاي پشتيباني کننده از اينترنت اشيا در مراحل اوليه تکامل خود هستند، از اين رو مديران بايد اهميت گسترش دسترسي به مهارت هاي تحليلي را به خوبي درک کنند. برخورداري از مهارت هاي تحليلي قدرتمند در حوزه اينترنت اشيا، به سه دليل ارزشمند است. نخست اينکه، بر اساس يافته هاي حاصل از مطالعات MIT، کسب مهارت هاي تحليلي همبستگي بالايي با توانايي يک سازمان در کسب ارزش از طريق اينترنت اشيا دارد. دوم اينکه، برخورداري از مهارت هاي تحليلي سازمان ها را در شناسايي مشکلات امنيتي ناشي از مراحل اوليه توسعه اينترنت اشيا کمک بسياري مي کند. سوم اينکه مهارت هاي تحليلي قوي توانايي سازمان را در پشتيباني از روابط ميان سازماني براي به اشتراک گذاردن اطلاعات افزايش مي دهد.
آمادگي براي به اشتراک گذاري: از آنجا که اشتراک گذاري داده بخش مهمي از فرآيند مديريت دستگاه هاي متصل به اينترنت محسوب مي شود، بسياري از شرکت ها نياز مبرمي به طراحي شيوه هاي به اشتراک گذاري اطلاعات احساس خواهند کرد. شناسايي بهترين روش هاي به اشتراک گذاري يکي از چالش هاي پيش روي کسب وکارها است. اما موضوع انتخاب افراد يا نهادهاي طراحي کننده، ناظر و تنظيم کننده اين روش ها، خود چالشي مهمتر است. پرداختن به چنين مسائلي مستلزم مهارت هاي منحصربه فردي است که از عهده نيروهاي قديمي سازمان ها برنميآيد و مستلزم شکل جديدي از تعاملات با واحدهاي حقوقي و فناوري اطلاعات سازمان است.
آمادگي براي ورود به بازار: خريد برخي گونه هاي خاص از دستگاه هاي متصل به اينترنت براي معدودي از مصرف کنندگان امکان پذير است. در واقع، برخي مصرف کنندگان شايد تمايلي به استفاده از نسخههاي متصل به اينترنت برخي اشيا نداشته باشند. حمايت از تقاضاي موجود براي دستگاههاي متصل به اينترنت و درک آن پيچيده تر از ساير محصولات موجود در بازار خواهد بود. از آنجا که برخي از اين محصولات در آينده نيازمند ارتقاي نرمافزاري يا حتي سختافزاري خواهند بود، توسعه تعاملات با مشتري به يکي از مهم ترين دغدغههاي کسب وکارهاي توليدکننده محصولات متصل به اينترنت تبديل خواهد شد. افزون بر اين ممکن است دستگاه هاي متصل به اينترنت به داده هاي بيشتري از سازمان هاي جديد نياز پيدا کنند. بنابراين سنجش ميزان دسترس پذيري چنين داده هايي بايد در ابتداي پروژه انجام شود. برخورداري از مهارت هاي قوي تحليل اطلاعات به معناي موفقيت بلندمدت نيست، بلکه آن طور که از بررسي هاي سال ۲۰۱۶ برمي آيد موضوع مديريت روابط، مولفه اي کليدي در موفقيت پروژه هاي اينترنت اشيا است.
منبع: دنياي اقتصاد