از آنجاییکه هدف از شروع هر کسبوکار و تجارتی بدست آوردن سود و درآمد است و افزایش سود مهمترین انگیزه برای سازمانهاست محاسبه هزینه تمام شده تولید کالا یا ارائه خدمت از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. این پارامتر هزینههای مرتبط با تولید کالا را مشخص میکند. داشتن گزارشهای درست و دقیق از هزینههای تولید کالا در قالب سیستم نرمافزاری حسابداری بهای تمام شده به شرکتها و سازمانها ارائه می گردد که در بحث کسبوکارها ارزش زیادی دارد. از طرف دیگر در اقتصاد رقابتی که در آن بر کاهش هر چه بیشتر هزینهها تأکید میشود، مفهوم بهای تمام شده نقش مهمی را بازی میکند. در این مطلب به توضیح بیشتر این موضوع میپردازیم.
معرفی بهای تمام شده (Cost Accounting)
در تعریفی مختصر میتوان بهایتمامشده را هزینههای مستقیمی دانست که در تولید یک محصول یا خدمت به کارمیروند. این هزینهها میتوانند شامل مواردی از جمله دستمزد نیروی کار، هزینه مواد اولیه و هزینههای سربار باشند. حتی دستمزد افرادی که به طور مستقیم در ساخت محصول همکاری نمیکنند ولی حضورشان برای تولید الزامی است نیز جزء بهای تمام شده حساب میشوند. هزینه های غیرمستقیم مثل تبلیغات و بازاریابی در محاسبات بهای تمام شده منظور نمیشود.
کاربرد بهای تمام شده کالا در چه مواردی است؟
بهای تمام شده کالا به مدیران کمک میکند تا از فرآیندهای موجود آگاهی یابند و با ارزیابی اثرات عوامل مختلف، بتوانند برنامههای دقیقتر و بهینهتری در راستای کنترل هزینههای تولید بردارند. در بهای تمام شده دقیق، جزئیات هر مورد که در محاسبه این پارامتر نقش دارد آورده شده و دید کامل و دقیقی به مدیران و برنامهریزان میدهد.
کاربرد دیگر محاسبه بهای تمام شده در تعیین قیمت هر کالا است. بدون داشتن دید مناسب از هزینههای مصرف شده در تولید یک کالا نمیتوان قیمتگذاری درستی روی آن انجام داد و به سود مناسبی دست یافت. از آنجا که بهای تمام شده بخش زیادی از هزینه کل را تشکیل میدهد، محاسبه آن به تعیین میزان مالیات کمک قابل توجهی میکند. برای دریافت تسهیلات بانکی نیاز به ارائه طرح توجیهی است. یکی از موارد تشکیل دهنده طرح، هزینهها و سود حاصل از فعالیتهای شرکت است. بهای تمام شده که بخش اعظمی از هزینه را شکل میدهد در اینجا نیز تأثیرگذار است.
اقتصاد رقابتی
اقتصاد رقابتی شرایطی است که در آن بنگاههای دولتی حداقل فعالیت را دارند و کار اصلی در دست بخش خصوصی است. در اقتصاد رقابتی وجود رقابت بین بنگاههایی که در آن صنعت فعال هستند، از افزایش قیمت جلوگیری میکند. علاوه بر این در یک اقتصاد رقابتی عواملی مانند نرخ بهره، مواد اولیه، ارز و مالیات برای همه بنگاههایی که در صنعتی خاص فعالیت میکنند، مقدار یکسانی دارد و بنگاهها نمیتوانند به دلخواه خود آن را تغییر دهند. در این شرایط تنها چیزی که موجب میشود مشتریان به سمت یک بنگاه بیش از دیگر بنگاهها متمایل شوند، عرضه محصولاتی با کیفیت و قیمت مناسب است.
اقتصاد رقابتی و غیررقابتی چه تفاوتهایی دارند؟
در صورتی که بنگاههای فعال در یک صنعت، خصوصی باشند و دولت در عملکرد آنها دخالتی نداشته باشد یا دخالت حداقلی داشته باشد، آنها برای افزایش مشتری انگیزه دارند و میکوشند این کار را از طریق پایین آوردن قیمت و بالا بردن کیفیت محصولاتشان انجام دهند.
از طرف دیگر در صورتی که بنگاههای فعال در یک صنعت وابسته به دولت باشند و از تصمیمات آن پیروی کنند، انگیزه زیادی برای افزایش مشتری در آنها به وجود نمیآید. علت آن هم این است که صاحبان این بنگاهها میتوانند با استفاده از رانتهای دولتی به شیوهای سادهتر به کسب سود بپردازند و نیازی به بهبود کیفیت محصولات و خدمات خود ندارند.
ارتباط بهای تمام شده و اقتصاد رقابتی
همانطور که گفتیم، برای افزایش جذب مشتری در یک اقتصاد رقابتی، بنگاه چارهای جز کاهش قیمت محصولات یا افزایش کیفیت آنها ندارد. برای اینکه بنگاه بتواند قیمت محصول نهایی را کاهش دهد، لازم است از شیوههایی استفاده کند تا هزینههای تولید کاهش یابند. کاهش هزینههای تولید منجر به کاهش قیمت محصول خواهد شد که رضایت مشتری را دربردارد. برای کاهش هزینه محصول تولید شده باید به بهایتمام شده توجه کرد. همان طور که گفتیم بهایتمام شده هزینهای است که به طور مستقیم در تهیه کالاهای فروخته شده شرکت بهکاررفته است. کاهش این مقدار در کاهش هزینه کل بسیار مؤثر است. کاهش هزینه کل نیز موجب کاهش قیمت محصول و در نتیجه تمایل مشتری به خرید بیشتر میشود.
مهم است که بهای تمام شده به صورت دقیق و جزء به جزء مشخص شود تا بتوان از آن متوجه شد که هزینه شرکت بیشتر در چه اموری صرف میشود. در این شرایط است که میتوان راهکارهای بهینهسازی را ارائه داد و قیمت تمام شده محصول را کاهش داد.
درواقع برای اینکه یک بنگاه بتواند در شرایط اقتصاد رقابتی دوام بیاورد، ناچار است تا هزینههای خود را کاهش دهد؛ چرا که دیگر بنگاهها نیز همان محصول را ارائه میدهند و اگر بنگاه نتواند دلیل قابل قبولی برای خرید محصول خود به مشتری ارائه دهد، مشتری از بنگاه دیگری خرید خواهد کرد. مدیریت هزینه در شرایط اقتصاد رقابتی امری مهم است که تنها مدیری توانا از پس آن برمیآید.
میتوان گفت یکی از روشها برای بهینهکردن بهای تمام شده، استفاده از سیستم هزینهیابی سنتی به جای سیستم مدیریت هزینه است. سیستم مدیریت هزینه به بررسی دقیق هزینههای ناشی از انجام هر فعالیت میپردازد و از این طریق مناسبترین نوع فعالیت را برای رسیدن به اهداف شرکت مشخص میکند. بدین طریق شرایط برای کاهش هزینههای غیرضروری فراهم میشود که نتیجه آن کاهش بهای تمام شده است.
برای انجام مدیریت هزینه نیاز به استفاده از سیستمهای پیشرفته و دقیق طراحی شده برای این موضوع است. به طور کلی میتوان گفت مدیریت هزینه ابزاری در جهت افزایش سودآوری و باقی ماندن در فضای رقابتی است.
جمع بندی
معمولا شرکتها با هدف سودآوری تأسیس میشوند و اغلب در جهت افزایش سودآوری خود قدم بر میدارند. در جهت افزایش سودآوری یکی از بهترین راهها کاهش هزینههای شرکت است. با توجه به اینکه بهای تمام شده بخش مهمی از هزینههای یک شرکت در ساخت محصولات و ارائه خدمات را نشان میدهد، محاسبه این پارامتر از اهمیت زیادی برخوردار است. مخصوصا در شرایط اقتصاد رقابتی که حیات شرکت به ارائه محصول با کیفیت و در عین حال قیمت پایین وابسته است. ازاینرو شرکتها برای افزایش سودآوری و باقی ماندن در عرصه رقابت در اقتصادهای رقابتی باید توجه ویژهای به آن مبذول دارند. در پایان از شما دعوت می کنیم صفحه مربوط به سیستم حسابداری بهای تمام شده شرکت نرم افزاری «پگاهسیستم» را مطالعه فرمایید. موفق باشید