داستان فناوري و كسب و كار و ميزاني كه مديران بايد از اين فناوري اطلاع داشته باشند، مساله اي است كه ذهن بسياري را به خود جلب كرده و صاحبان كسب و كار همواره ازخود مي پرسند كه آیا مدیری که پیوسته در اینترنت به جست وجو می پردازد یا بر وب سایت های حوزه تخصصی خود مسلط است و در شبکه های اجتماعی مشارکت فعالی دارد، مدیر یا رهبر دیجیتالی محسوب می شود??
در پاسخ باید بیان کرد به هیچ وجه استفاده صرف از ابزارهای نوین و پیشرفته نمایانگر مدیریت دیجیتالی نبوده و نخواهد بود بلکه اجرای حداقل سه اصل طلایی در سازمان ها برای رسیدن به افق رهبری دیجیتالی و دوری از فسادهای احتمالی، لازم و ضروری به نظر می رسد:
1- بنیان و ساختار سازمان ها باید متکی بر تکنولوژی اطلاعاتی، ارتباطی و الگوریتم های پیشرفته بنا شود. در شرایط کنونی وجود اطلاعات و بانک های جامع اطلاعاتی از مشتریان و متقاضیان از ارزشمندترین و حیاتی ترین دارایی های سازمان محسوب می شود و هزینه کردن در این راستا و همچنین خرید تجهیزات پیشرفته، و جذب افراد بسیار ماهر در حوزه دیجیتالی از ارکان اساسی برنامه های راهبردی بنگاه های اقتصادی محسوب می شود.
2- این دسته از مدیران علاوه بر اینکه قادرند در کوتاه ترین زمان ممکن به چابک سازی مجموعه خود اقدام کنند، توانایی این را هم دارند که در کمترین زمان ممکن و پیش از رقبا سازمان خود را با تغییرات ناگهانی بازار و طبع مشتریان منطبق و با کشف فرصت های جدید، اهداف سازمانی را عملی سازند تا با این اقدام بتوانند ضمن ماندگاری، بیشترین سهم بازار را از آن خود کنند.
3- مدیران و رهبران این سازمان ها همواره در تلاشند نخستین خریداران تجهیزات و سیستم های اطلاعاتی، حفاظتی، اتوماسیون های اداری و تکنولوژی های روز که از ملزومات اصلی تجارت محسوب می شود باشند و به سرعت خود و مجموعه تحت رهبری شان را به مهارت های جدید مجهز می کنند تا بدین وسیله ضمن انتقال و ارتباط داده ها بین پایگاه های اطلاعات، مشتریان و اتحاد کارکنان حول محور اهداف مشترک سازمانی فاصله ای ایجاد نشود.
حال ممکن است این سوال مطرح شود با توجه به مطالب مطروحه آیا مدیر یا رهبر دیجیتالی شرکت باید از تمامی جزییات تکنولوژی و نوآوری های جدید اطلاعات جامعی داشته باشد؟ خیر، بلکه منظور این است که او باید از روند کلی و استراتژی های مجموعه تحت رهبری خود در این حوزه کلیدی اطلاعات نسبتا مفیدی داشته باشد.
آمار و ارقام موجود به دست آمده بیانگر این واقعیت است که در سال 2015 مبلغ 75 میلیارد دلار بابت هزینه های بخش اطلاعات و امنیت آن در جهان مصروف شده و پیش بینی می شود این رقم تا سال 2021 به بیش از یک تریلیون دلار افزایش یابد که این امر تایید و تاکیدی است بر حساسیت کاربردی مدیریت دیجیتالی در سال های نه چندان دور.
نکته قابل ذکر اینکه در کشور ایران افرادی که دهه 1370 به بعد به دنیا آمده اند به نسل دیجیتال یا نسل دات کام تعلق می گیرند. همان کسانی که از بدو تولد با کامپیوتر، اینترنت، موبایل، تبلت و سایر فناوری های اطلاعاتی مانوس بوده اند و با نگاهی به آمارهای موجود در کشور مشاهده می شود که متاسفانه در این سال ها اکثر مدیران ارشد و رهبران فعلی سازمان ها و شرکت ها متاسفانه نتوانسته یا نخواسته اند که با این نسل رابطه مناسب همکاری و مدیریتی برقرار کنند.
شاید یکی از علل مهم عقب ماندگی حوزه مدیریتی سنتی فعلی و دیجیتالی نشدن ساختار سازمانی به همین شکاف ایجاد شده بین این نسل با نسل دیجیتالی بازمی گردد، جالب اینکه برابر آمارهای به دست آمده در سال های گذشته سهم همکاری با متخصصین صنعت آی تی در شرکت ها و سازمان های دولتی تنها محدود به واحدهای کامپیوتر سازمان ها به خصوص در زمینه رفع نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری بوده و نه ذهن افزاری و مدیریتی.
طبق آمارهای موجود متاسفانه طی این سال ها بدنه اصلی مدیران قدیمی و سنتی که دهه پنجم به بعد زندگی شان را سپری می کنند، کمتر دیجیتالی و به روز شده اند و شاید دلیل این عدم اشتیاق، سن بالا و نبود انگیزه نزد این دسته از مدیران باشد غافل از اینکه تنها راه نجات سازمانی آنها در این اصل مهم نهفته است که در شرایط کنونی باید ضمن تفویض اختیار در حوزه های مهم به مدیران جوان و لایق، خود نیز با جدیت به یادگیری فناوری و توانمندی های دیجیتالی بپردازند وضمن بهره گیری موثر از تکنولوژی های روز و جذب جوانان بسیار ماهر در تمام ارکان مدیریتی برای دستیابی به هدف «مشتری محوری و مشتری مداری» سازمان های متبوع خویش اقدام کنند و بپذیرند که در فضای کنونی کسب و کار عصر حاضر، سرمایه گذاری صرف در خرید محصولات تکنولوژیکی که استفاده بهینه از آنها نمی شود، به معنای اتلاف منابع سازمانی است.پس جهت ارتقای سازمان باید ضمن بهره برداری حداکثری از اطلاعات و دیتاهای برآمده از تکنولوژی های نوین، سازمان خود را از بروز خطاهای احتمالی مصون نگه دارند.
دنیای کسب و کار امروز، دنیای اطلاعات است نه تکنولوژی اطلاعات و آنچه در شرایط حال حاضر شرکت ها را از رفتن به سمت سقوط بازمی دارد، ارتباط آگاهانه بین سه ضلع اساسی «مدیران»، «نسل ماهر و دیجیتالی جوان» و «استفاده بهینه از فناوری های جدید» است و این یعنی انعطاف پذیری بیشتر و اتخاذ رویکرد اندیشمندانه سازمان در مقابله با تهدیدهای احتمالی.
افزایش ظرفیت و فروش بالا در سازمان ها میسر نخواهد شد مگر با اصلاح رویکرد آینده نگرانه و دوری از روش های تکراری گذشته. به جای تمرکز بیهوده به آنچه که بوده اید یا هستید به روی آنچه در آینده می توانید باشید تمرکز کنید. دست به نوآوری و خلاقیت بزنید، چراکه مخاطب و مشتری امروز تغییر، تنوع، راحتی، سرعت و کیفیت را دوست دارد و حاضر است برای به دست آوردن اینها، هر مبلغی را با جان و دل به محصول و خدمات شما بپردازد، پس تا دیر نشده دست به کار شوید.
منبع: فرصت امروز